سهراب سپهری

سلام . من ز.ه.ع هستم.امید وارم بعد از خواندن رمانم برایم انتقاد های سازنده ای داشته باشید

این رمان تفاوتش با رمان های دیگر این هست که شامل چند داستانه...که با نام دفترازاونها یاد میشه و فعلا دفتر اول رمان رابرای شما خوانندگان عزیز میگذارم

(ضمنا برای اینکه حقی نسبت به زمان های زندگیتان برگردن نداشته باشم باید اضافه کنم این داستان ها صرفا برای ایجاد اوقاتی خوش درزمان فراقتتان است.لذت ببرید..)

سهراب سپهری...

سهراب سپهری: زندگی رسم خوشایندی است* زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ* پرشی دارد اندازه عشق* زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یادمن و تو برود... لطفا مطالب وبلاگ را باذکر نام نویسنده استفاده کنید تصویر جلد(ق اول) تاريخ : پنجشنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۶ | 1:15 | نویسنده : ز.ه.ع سهراب سپهری...ادامه مطلب

  عنوان کتاب:پری یا پریا؟؟؟نویسنده:ز.ه.ع تعداد صفحات پی دی اف:196 خلاصه:رمانی که مثل زندگی واقعی لحظات جالب،غمگین،شادواکشن داره.امید وارم خوشتون بیاد این رمان شامل دو دفتراست؛که قاعدتا داستان دودفتر درنهایت به هم مربوط خواهد بود سعی کردم به شیوه ی متفاوتی نقل قول ها وافکار درونی هر شخصیت را بیان کنم سهراب سپهری...ادامه مطلب

چیزی که باید اضافه کنم اینکه بعضی شخصیت های جلد کتاب معرفی نمی شوند وحتی در دفتر اول نقش مهمی ایفا نمی کنند.اما در دفتر دوم شاهد نقش افرینی انها خواهید بود.به شرط حیات و داشتن زمان دفتر دوم را ادامه خواهم دادامید وارم مرا از نظراتتان بی نصیب نگذارید

سهراب سپهری...

سهراب سپهری: زندگی رسم خوشایندی است* زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ* پرشی دارد اندازه عشق* زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یادمن و تو برود... لطفا مطالب وبلاگ را باذکر نام نویسنده استفاده کنید سهراب سپهری...

توضیح کوتاه و خلاصه: چیز زیادی نمیتونم بگم چون داستان مشخص میشهداستان درمورد خانواده طاهریه.در دفتر اول با مشکلات فرزند دوم خانواده اشنا میشوید و ازدید او درطول داستان قدم برمیدارید...وبا استدلال های او روبه رو میشوید در ادامه سوالات زیادی براتون پیش می اید که توی دفتر دوم داستان پاسخشو میگیرید.. ان سهراب سپهری...ادامه مطلب

نمیدام قد من کوتاه است یا دست تو بلند..

احساسم میگوید قد تو بند است ..و دست تو گیرا ست؛چراکه انقدر متواضع هستی که اکنون خم شده ای تا دستم را بگیری..

ولی من انقدر توانا نیستم که دستم به دستت برسد...حالا مانده ام بگوبم تو خودت را بیشتر خم کنی

یا من خودم را بیشتر بالا بکشم

سهراب سپهری...

پنج وارونه چه معنا دارد ؟ خواهر کوچـکم ایـن را پرسـید! مـــن بــــــــــــــه او خــــنــدیـــــدم . کــمـی آزرده و حــیــرت زده گــفــت : روی دیــــــوار و درخــــتــــــان دیــــــــدم بــــازهم خندیدم! گفت دیروز خودم دیـدم پسر همسایه پنج وارونه به مینو مــــیداد آنقدر خنده برم داشت که طفلک تــرس سهراب سپهری...ادامه مطلب